چه گوارا

OMID ODRIFRD OMID ODRIFRD OMID ODRIFRD · 31 مرداد 17:28 · خواندن 3 دقیقه

شخصی قاتل و خون خوار و روانی یا یک انقلاب گر وطن پرست؟

چهره تاریک چه گوارا

ازادی خواه یا ماشین کشتار ؟

 

چه گوارا ؛ متولد ۱۹۲۸ در آرژانتین و از اعضاء جنبش ۲۶ ژوئیه فیدل کاسترو بود .

در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا بدست گرفت .

کمی بعد برای برانگیختن انقلاب به بولیوی رفت .

به گفته دخترش او یک کمونیست بود .

بعد از تصاحب دولت ؛ رژیم او که تحت حمایت شوروی بود یک حکومت کاملا پلیسی بوجود آورد بگونه ای که حتی از استالین هم تعداد بیشتری را به حبس و قتل رسانید .

چه گوارا بعد از رسیدن به قدرت ؛ خود تبدیل بیک ماشین کشتار شد .

وی معتقد بود که انقلاب بدون کشتار مفهومی ندارد .

روش کمونیستی او جان بیش از هزاران نفر نفر را گرفت .

شعار او ؛؛ نفرت بعنوان عنصر مبارزه ؛ نفرت بی تساهل (گذشت) نسبت به دشمن بود.

او مرگ قربانیان انقلاب را یک اتفاق بی اهمیت میدانست .

علاقه شدید به کشتار و مرگ داشت چنانچه در نامه ای به مادرش در سال ۱۹۵۴ مینویسد :

در گواتمالا خیلی خوش گذشت ؛ بمب ها ؛ سخنرانی ها و اتفاقات دیگری که زندگی را از یکنواختی بیرون میاورد .

در دوران مبارزه باتیستا ؛ بعد از پیروزی ؛ صدها نفر از دشمنان قطعی و افراد مشکوک به دشمنی و حتی کسانیکه اشتباهی درزمان و مکان اشتباهی قرار گرفته بودند را به قتل رسانید .

در سال ۱۹۵۷ به همسرش مینویسد :

اینجا در جنگل های کوبا زنده ؛ و تشنه به خون هستم .

دستور کار او به والدز این بود ؛

اگر شک داشتی بکش

در میان مقتولین و کشتگان او ؛ تعداد زیادی کشاورز و مردم بیگناه بچشم میخوردند .

در زندان لاکابانا ؛ هر شب تعداد زیادی را اعدام میکند ؛

تعداد زیادی را وانمود به اعدام میکند و بنوعی شکنجه روانی به آنان میدهد .

هشتصد نفر را در مکانی که گنجایش سیصد نفر را داشته جای میدهد و تا ژانویه ۱۹۵۹ چهارصد نفر را در این زندان اعدام میکند .

فلیکس رودریگز در گفتگویی از او دلیل اعدام بیش از دو هزار نفر را میپرسد ؛

وی با خونسردی میگوید ؛ همه شان مزدوران سیا بودند .

کشتار و قتل برای او نوعی تفریح محسوب میشد .

با دادن لقب ضد انقلاب به مخالفان آنان را یا اعدام ویا به اردوگاه های کار اجباری میفرستد .

وی وسواس عجیبی به کنترل افراد داشت و همین امر او را به همکاری با دستگاههای امنیتی سوق داد . دستگاهی که برای سرکوب ۶/۵ میلیون کوبایی ساخته شد .

در دوره او ؛ بعلت بی اطلاعی از قواعد اقتصادی و دخالت وی در کلیه امور اقتصادی ؛ تولید شکر در کوبا از هم پاشید ؛ صنعت شکست خورد . جیره بندی آغاز شد .

در صورتیکه تا پیش از او ، کوبا چهارمین کشور موفق اقتصادی در امریکای لاتین بود .

زمینها را از پولداران میگرفت و به دیوان سالاران میداد .‌

چیزی نگذشت که محصول کشاورزی به نصف کاهش یافت کشاورزان بیکار شدند .

زیاده روی های او به قتل و کشتار محدود نمیشد .

بعد از بقدرت رسیدن ؛ خود او که بر علیه نظام سرمایه داری شورش کرده بود ؛ تبدیل به یک مارک کاپیتالیستی میشود .

با تصاحب کارخانجات ؛ فروش و چاپ عکس خود بر روی کلیه محصولات و البسه و ظروف و نیز فروش فیلم موتورسواری خود در جوانی ؛ و نیز تصاحب قصر یکی از مهاجران بنفع خود ؛ تغییر مالکیت به صلاحدید خود و تملک مناطق دشمنان خود ؛ تبدیل بیک سرمایه دار بزرگ میشود .

سرقت از بار کامیونها و اتوبوسها و بانکها جزء دیگر کارهای اوست .

چه گوارا معتقد بود "نفرت عنصر مبارزه است و انسان را به ماشین کشتار تبدیل می کند." او در نامه به همسرش سال ۱۹۵۷ می‌نویسد: اینجا در جنگل‌های کوبا زنده و تشنه به خون هستم.

سرانجام در سال ۱۹۶۷ به محاصره ارتش بولیوی در می آید و با شلیک گلوله کشته میشود .

اما بعضیا که فقط یک کلیپ در اینستاگرام از او دیده اند که در سازمان ملل میگوید یا سرزمین مادری یا مرگ

  طرفداری او را میکنند.